ابوالقاسم خان بختیار

ttp://img7.ir/">
ابوالقاسم خان بختیار (زاده ۱۲۹۳ فارسان – درگذشته ۱۵ شهریور ۱۳۳۵ تهران) از رجال سیاسی و از خوانین ایل بختیاری در دوران پهلوی بود. وی فرزند امیر مفخم بختیاری و نوه امامقلی خان حاجی ایلخانی بود، که به عنوان یکی از خوانین بختیاری بشمار میآمد و در مقاطع مختلف، متصدی مناصبی چون فرمانداری شهرکرد، اصفهان، کردستان و کاشان بود.او بعدها علیه دولت مرکزی قیام نمود
وی در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در تهران با بیبی عظیمه بختیار، دختر نصیر خان سردار جنگ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۲ پسر با نامهای سیاوش خان و کوروش خان بختیار و یک دختر با نام هوریوش بود. سکونت ایشان دردشت چغاخورروستای اورگان و قسمتهای دیگری از خاک بختیاری بوده است. بیبی عظیمه در ششم بهمن ۱۳۷۹ در پاریس درگذشت و در قبرستان نانتر پاریس بخاک سپرده شد
هرج و مرج در کشور در سال ۱۳۲۰ به منطقه بختیاری رفت و در سال ۱۳۲۲ دست به قیام و شورش علیه حکومت مرکزی زد. هرج و مرج در کشور در سال ۱۳۲۰ به منطقه بختیاری رفت و در سال ۱۳۲۲ دست به قیام و شورش علیه حکومت مرکزی زد.
ابوالقاسم خان بختیاری در شرایط هرج و مرج کشور بعد از شهریورماه ۱۳۲۰ خورشیدی از سوی دولت به عنوان فرماندار کاشان منصوب شد و با مظنون شدن دولت به او که به آلمانها گرایش دارد و تحت فشار انگلیسیها، بعد از شش ماه از فرمانداری کاشان عزل و به تهران فراخوانده شد.
بعد از کش و قوسهای فراوان در سال ۱۳۲۴ خورشیدی با مشارکت جهانشاه خان صمصام، پسر مرتضیقلی خان فرماندار شهرکرد شد، که تا به حال در بختیاری صورت نگرفته بود و قدرت بین دو خانواده ایلخانی و حاجی ایلخانی به صورت مشترک تقسیم شد.
در سال ۱۳۲۵ خورشیدی بدنبال قضایای نهضت جنوب و شرکت مرتضی قلی خان در آن، ابوالقاسم خان به کمک مظفر فیروز و حمایت بیدریغ و گسترده قوام السلطنه توانست به مشارکت جهانشاه خان صمصام در فرمانداری شهرکرد و بختیاری پایان دهد، اما بعد از چندی منوچهرخان اسعد پسر علیقلی خان سردار اسعد از خانواده ایلخانی در منصب فرمانداری با ابوالقاسم خان شریک شد و تا پایان سال ۱۳۳۶ خورشیدی مشترکاً به کار خود ادامه دادند، در پایان همین سال ابوالقاسم خان از فرمانداری عزل شد. در سال ۱۳۲۵ که دولت، ارتش را برای غائله آذربایجان بسیج کرد، ابوالقاسم خان با جمع کثیری از بختیاریها در سرکوب فرقه دموکرات و آزادی خطه آذربایجان شرکت داشت. در سال ۱۳۳۰ خورشیدی هنگامی که دکتر محمد مصدق به نخستوزیری رسید، ابوالقاسم خان بختیار دوران انزوای خود را پایان داد و به سمت فرمانداری کردستان منصوب شد و بعد از ۹ ماه به اتهام ارتباط با روسها عزل گردید. (اتهامی که ثابت نشد). وی پس از فروپاشی سلطنت رضاشاه در سالهای ۱۳۲۱ و ۱۳۳۱ دست به اقدامات و شورشها در ایل بختیاری زد و در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه توسط ، تیمور بختیار دستگیر و تحتالحفظ به تهران برده شد، که در مورخ ۲۹ آذر ۱۳۳۲ بعد از محاکمه تبرئه گردید. ابوالقاسم خان در دو مرحله دست به قیام زد که دلایل و انگیزههای مختلف و متفاوتی داشت که عبارتند دخالت بیگانگان، جهت احیای قدرت حاجی ایلخانی در مقابل ایلخانی (چون قدرت در دست مرتضی قلی خان صمصام بود) احیای قدرت از دست رفته ایل بختیاری، از دست دادن مناصب دولتی خود، نابودی دولت پهلوی بخاطر کشتن خوانین بختیاری در سال ۱۳۱۳ و تصرف املاک آنها.
بسیاری از خوانین مسن بختیاری به لحاظ وجود شرکت نفت ایران و انگلیس و سهیم بودن بختیاریها متمایل به انگلیس بودند، اما در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم بیشتر خوانین جوان و اکثریت عشایر میتوان گفت به آلمان گرایش داشتند.
ابوالقاسم خان وقتی ۱۳۲۰ از فرمانداری کاشان عزل شد همراه با چند نفر از خوانین کهگیلویه مخفیانه خارج شدند و به سوی اصفهان حرکت نمودند. بعد از باخبر شدن دولت از خروج خان بختیاری دستور دستگیری وی را صادر کرد ابوالقاسم خان بعد از مناسب دیدن اوضاع در سه دهستان برای شروع شورش نامه به خوانین و کلانتران نوشت و از آنها کمک خواست و آنها را از نیت خود آگاه کرد در ۲۷ اسفند ۱۳۲۰ پاسگاه آلونی تصرف و کل منطقه سه دهستان در اختیار ابوالقاسم خان قرار گرفت. در نوروز ۱۳۲۱ توانست پادگان لردگان را خلع سلاح کند. با گسترش شورش سرهنگ شمسی به واسطه شخصی به نام علیزاده، که با ابوالقاسم خان رابطه دوستی داشت، زمینه ملاقات سرلشکر زاهدی با ابولقاسم خان را به وجود آورد. ملاقات در اردیبهشت ۱۳۲۱ در گردبیشه انجام شد و ابوالقاسم خان دست از شورش برداشت و راهی اصفهان شد و در عوض بهعنوان نماینده ارتش در ایل بختیاری، به منطقه بختیاری (دشت چغاخورروستای اورگان) بازگشت.
غائله دوم ابوالقاسم خان در نیمه دوم سال ۱۳۳۱ خورشیدی آغاز و در نیمه اول سال ۱۳۳۲ خاتمه یافت که در بین بختیاریها به سال ابوالقاسم خانی شهرت دارد، بعضیها معتقدند به تحریک انگلستان صورت گرفتهاست، زیرا آنها از نهضت ملی شدن صنعت نفت نگران بودند و میخواستند مصدق را تضعیف کنند. در واقع ابولقاسم خان طرفدار شاه نبود، بلکه این شاه بود که بخاطر نفرت از مصدق بظاهر جانب ابوالقاسم خان را گرفت.
ابوالقاسم خان بختیار در سن ۴۲ سالگی و در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۳۵ خورشیدی بهطرز مشکوکی در تهران درگذشت و در محوطه شاه عبدالعظیم شهر ری به خاک سپرده شد. علت مرگ زودرس وی همچنان در پردهای از ابهام است، گرچه گروهی بر این باورند که دربار، در مرگ وی دخیل بودند.